Quantcast
Viewing latest article 3
Browse Latest Browse All 10

دایره زنگی رنگین

مروری بر مسئله پوشش و مد در برنامه‌های ماهواره‌ای

چرا شبکه‌های فارسی‌زبان ماهواره‌ای غرب به طور جدی روی مد و پوشش تمرکز کرده‌اند؟

چرا مسئله  حجاب این‌قدر برای ماهواره‌ها بغرنج است؟

آیا شبکه‌های معروف فارسی‌زبان راه رخنه به اعتقادات اسلامی و مذهبی را یافته‌اند؟

آیا باید این هجمه و فعالیت‌های کلان غرب را نادیده گرفت؟

سیدمحمدرضا خوشرو

 مهم‌ترین هدف جنگ رسانه‌ای امروز شبکه‌های ماهواره‌ای، پس از شکست در نیل مستقیم به اهداف سیاسی و اقتصادی، تغییر لایه‌های بنیادین فرهنگ فرد، خانواده و جامعه است که نمود عینی آن را در تلاش برای تغییر سبک زندگی مردم می‌بینیم. بی‌تردید یکی از اصلی‌ترین مولفه‌های سبک زندگی، پوشش و ظاهر افراد است. هدف‌گذاری برای القای مفاهیم و ارزش‌های مرتبط با مد و لباس، از اهتمام سیاست‌گذاران غربی برای همانندسازی پوشش مردم کشورهای شرقی و اسلامی آغاز می‌شود و به سرگرم‌ساختن مخاطب با مدگرایی و دنبال کردن آخرین مد سال و نتایج جشنواره‌های مد اروپایی و آمریکایی می‌رسد.

مخاطب ایرانی بر گیرنده‌های دایره‌زنگی، بیش از ۸۰ شبکه ماهواره‌ای غیرفارسی‌زبان را اختصاصا متمرکز بر موضوع مد و لباس می‌بیند و از میان ۱۱۰ شبکه فارسی‌زبان ماهواره‌ای، بیش از نیمی از آنها را در حال اجرای برنامه‌های تبلیغ و ترویج مد، آرایش و پوشش مشاهده می‌کند؛ بنابراین لزوم اطلاع و هشدار به مسوولان، سیاست‌گذاران و دست‌اندرکاران امور فرهنگی کشور ضروری است. در ادامه به بررسی بخش‌هایی از فعالیت رسانه‌ای شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان در حوزۀ پوشش، مد و لباس می‌پردازیم.

شبکه من و تو

شبکه من و تو، بیشترین پرداخت رسانهای را در موضوع مد و لباس دارد. این شبکه تقریبا در تمام برنامه‌های خود از آکادمی موسیقی گرفته تا من و تو پلاس، سالی تاک و حتی دکتر کپی، مستقیم یا غیرمستقیم به این موضوع می‌پردازد. تا آنجا که اختصاصی‌ترین برنامه موجود در ماهواره، یعنی برنامه بی‌جامه، یکی از برنامه‌های شبکه من و تو است که بینندگان را با دنیای فشن (مد) آشنا می‌سازد و با ایجاد بحران مدپرستی و گرایش‌های افراطی به سمت مدهای وارداتی سعی دارد به نتایج مادی و تفکرات شوم فرهنگی خود نائل شود. این برنامه با ذکر بیوگرافی طراحان برندهای معروف دنیا و معرفی فروشگاه‌های مد در اروپا، به ترویج الگوهای غربی می‌پردازد که یکی از راه‌های رشد و نمو اقتصاد تب کرده اروپاست.

از دیگر موضوعات مهم مطرح شده در این برنامه، فرهنگ استفاده از لباس‌های دست دوم است که در کشورهای اروپایی و به ویژه انگلیس رواج دارد. مجریان این برنامه، دلیل شکل گرفتن فرهنگ استفاده از این‌گونه لباس‌ها را اهمیت مردم به پیشینه تاریخی، (چه کسی و در کجا لباس را پوشیده است) و تمایل به زنده کردن یاد شخصیت‌های هنری و بازیگران دهه‌های گذشته می‌دانند. می‌توان گفت این برنامه تلاش دارد تا از این طریق، زمینه‌چینی کرده و کالای دست دوم اروپا را به بازار ایران عرضه کند.

القای این تصویر که نوع پوشش متفاوت در تفکری متفاوت است را می‌توان مولد مدرنیسم دانست. این شبکه‌ها می‌کوشند ایرانیان را ترغیب کنند که خود و فرهنگشان را اروپایی کنند تا بدین ترتیب از ضعف و عقب‌ماندگی رهایی یابند و در ردیف کشورهای پیشرفته قرار گیرند. بنابراین از جمله انگیزههای این برنامه شیفته فرهنگ غرب، القای «مدگرایی» و «غربگرایی»، در یک بستر فکری و دوشادوش هم است. حتی موسیقی‌های به کار رفته در این برنامه کاملا غربی است و آهنگ‌ها، مکملی برای پوشش‌های غربی است تا با ترویج مد و مدگرایی، تغییرات فرهنگی و اجتماعی را در کشور مخاطب ایجاد کنند. پوشش هنرپیشه‌ها و سوپرمدل‌های هالیوودی در انتخاب لباس‌های مذکور و از طرفی توجه سازندگان به محیط زیست بر ارزش این لباس‌ها می‌افزاید و یکی از دلایل استقبال مردم از این لباس‌هاست.

معرفی مجله ووگ به عنوان معتبرترین ماهنامه مد، تبلیغی برای این مجله در برنامه بی‌جامه است. تصویر گلشیفته فراهانی در این مجله و تعبیر این شبکه از وی به عنوان ستارۀ محبوب سینما،‌ مشوقی برای جوانان برای دوری از نجابت و عفاف است.

شکل و شمایل یا همان تیپ مجریان این برنامه بالاخص مجری مرد به نام سیاوش با ترکیب‌بندی محاسن و موهای بلند که گاهی بافته می‌شود، نمایانگر افراد یهودی و متعلق به فرقه ضاله بهایی است. نوع پوشش وی تقلیدی از یک‌سری طراحان اروپاست و از این طریق می‌خواهد خود را به عنوان یک طراح مد در آینده نه چندان دور معرفی کند. بنابراین در تبیین ریشۀ مدگرایی میتوان گفت که پیروی از مد و زیباییخواهی و تنوعپسندی ریشه در نهاد انسان دارد و نیازهایی چون تنوع و زیباخواهی و کمالجویی فطری منشأ اصلی آن محسوب میشود. اما صورت‌های افراطی رایج این گرایش،‌ که تحت عنوان مدپرستی شناخته می‌شود، در نتیجه جهل و ناآگاهی و ضعف ارزش‌های معنوی و تبلیغات وسیع دشمنان و خودباختگی و تقلید کورکورانه از دیگران و یا آلوده شدن به رذایلی چون خودنمایی، فخرفروشی، احساس حقارت و خودکم‌بینی و… پیش می‌آید که برای افراد جامعه بسیار خطرساز است و باید ا زآن پرهیز نمود. از همه دردناک‌تر، این است که بسیاری از رفتارها و هنجارهایی که امروزه به عنوان مد در جامعه ما مطرح است و از سوی عده‌ای هم تبلیغ می‌شود، با اصول اخلاقی و ارزش‌های فرهنگی جامعه ما به هیچ وجه همخوانی ندارد. روابط بی‌قید و شرط پسر و دختر، عدم رعایت پوشش اسلامی، آرایش مو و صورت صرفا به قصد جلب توجه (مثلا به سبک جنس مخالف یا به سبک‌های بسیاری پیچیده و وقت‌گیر)، آرایش به سبک جوانان منحرف غربی (مثلا به سبک همجنس‌گرایان)، به کارگیری وسایل تزئینی غیرمتعارف (مثلا حلقۀ بینی برای دختران و حلقۀ گوش و انگشتر طلا برای پسران) و… همه به نحوی شخصیت جوان مدگرای امروزی را به نمایش می‌گذارند؛ مدهایی که به اتلاف وقت و انرژی و قابلیتهای فکری و سرمایههای مادی جوانان و خانواده میانجامند و شاید بتوان گفت که هیچ سهم و نقشی در نو شدن و امروزی شدن جوان و جامعه ندارند.

تی‌وی پرشیا

شبکۀ تیوی پرشیا نیز از بدو تاسیس در صدد تغییر سبک زندگی ایرانیان برآمده و برای قبحزدایی از ناهنجاریهای ارزشی، از هیچ تلاشی فروگذار نکرده است. برگزاری مسابقات رقص در کشورهای همسایه ایران و دعوت از ایرانیان داخل، از مهم‌ترین اقدامات ضدفرهنگی این شبکه است.

یکی دیگر از برنامه‌های این شبکه برنامه آیینه ممنوع است که افراد با ارسال تصویر خود به این شبکه اعلام می‌کنند که تمایل دارند که یک مدل باشند و در این برنامه شرکت کنند. اگر واجد شرایط حضور در این برنامه شوند، از آنها در خواست می‌شود که در این برنامه حضور پیدا کنند. یک آرایشگر با توجه به محلی که قرا راست از مدل عکاسی شود وی را آرایش می‌کند و سپس مدل در مقابل آیینه‌ای قرار داده می‌شود که تصویر خود را ببیند. قبل از آن، وی تنها خواست خود را از تغییرات می‌گوید و بدون آنکه آینه‌ای به رسم آرایشگاه‌ها مقابلش قرار گرفته باشد به دستان «بابک» که آرایشگر این برنامه است، سپرده می‌شود.

وی نکات آرایشی را بر چهرۀ مدل خود توضیح می‌دهد و می‌گوید که تصمیم دارد چه کند و مدل آرایش صورت و مو و رنگ‌ها چه خواهد بود. روند آرایش نمایش داده می‌شود و سپس مدل را به جایی که قرار است از وی عکاسی شود می‌برند. در قسمت اخیر این برنامه، «شرمین» که سابقه مدلینگ نداشته است و دارای چهره‌ای معمولی است،‌ مهمان این برنامه است و قرار است همچون یک سوپراستار و مدل با وی رفتار شود.

پس از اتمام آرایش، به محلی که قرار است از وی عکاسی شود می‌رود. بله این محل دیسکو است و در حال رقص، عکاس باید از او عکس بگیرد. این شبکه دست بر صنعت مد و فشن و همچنین آمالهای جوانان ایرانی که «ستارهشدن» است  گذاشته است و به اسم برنامهسازی، کسانی که نمیتوانند این آرزوی خود را در ایران جستوجو کنند، جذب میکند. سری برنامه‌های مسابقه‌ای چون مسابقه رقص، خوانندگی و مدلینگ از برنامه‌هایی است که در این چهار سال، این شبکه در پرونده خود داشته است. مسابقه‌هایی که عمدتا با «تابوشکنی» همراه است و فرد را در موقعیت‌هایی قرار می‌دهد که باید فرای خط قرمزهای خود حرکت کند.

شبکه GEM

از جمله تکنیک‌های رسانه‌ای شبکه‌های ماهواره‌ای برای تبلیغ و ترویج مدگرایی به سبک غربی برگزاری یا پخش مسابقات هنری شامل خوانندگی، مدلینگ و…؛ مسابقات «American Idol» و «she’s got the look» در زمره این مسابقات قرار می گیرند. در این میان مسابقه «she’s got the look» به دلیل ویژگی متمایز آن یعنی اختصاص داشتن به انتخاب مدل از میان گروهی خاص (زنان بالای ۳۵ سال) می‌تواند قابل توجه باشد. تحلیل ذیل به بهانۀ پخش این برنامه، نگاهی کلی به این نوع برنامه‌ها دارد.

مای مسابقه

سه داور پس از جست‌وجو در ایالت‌های آمریکا تعدادی زن با قابلیت مدل‌شدن را از میان تعداد زیادی از زنان انتخاب می‌کنند. ۲۰ نفر از آنان برای برگزاری مسابقات به نیویورک می‌روند و مسابقه با مجری‌گری یک مدل معروف (Kim Alexis) به جریان می‌افتد. در مراحل مسابقه پس از داوری فیگورهای مختلف و عکس‌های شرکت‌کنندگان (پرتره، بدون لباس، راه رفتن در استیج، با جواهرات و پسران جوان، گروهی، معلق در فضا و…) یک نفر برنده می‌شود، که جایزه آن، چاپ عکس برنده بر جلد مجله مد (Self) و عقد قرارداد با یک شرکت مدلینگ (Models Wilhelmina) است.

رویکرد اولیۀ این مسابقه بر پایه دیدگاهی است که قابلیت‌های زنان را بدون توجه به افزایش سن آنان مطرح می‌کند. بنابراین سازندگان برنامه با زیرکی هرچه تمامتر میکوشند علاوه بر انتخاب زنان بالای ۳۵ سال، با برجستهنمایی بعد مادری یا همسری آنها، به تاثیرگذاری اولیه بر نگرشهای منفی نسبت به این مسابقه و سرانجام به هدف غایی برنامهسازان دست یابند؛ هدفی که به نظر میرسد چیزی جز تبلیغات برای مارکهای پرهزینۀ سفارشدهنده و در مجموع صنعت مد نباشد. بنابراین دانشی که این برنامه بر پایه آن شکل گرفته، هدف‌های بورژوازی را نشانه گرفته است. ملاک‌های انتخاب این مسابقات براساس استانداردهای جذابیت جنسی و سلیقه تجاری برنامه‌سازان شکل گرفته است و به جز چندین بخش حاشیه‌ای، زیبایی اخلاقی و زیبایی حقیقی در آن یافت نمی‌شود. این استانداردها یادآور مکتب رمانتیسم است. زیرا به نمودهای بیرونی شامل فرم و احساس و به عبارتی هرآنچه که انسان با چشم می‌بیند به شدت توجه دارند؛ برای نمونه رهاسازی احساسات و هیجانات از مهمترین معیارهایی است که در داوری این مسابقه مورد توجه قرار میگیرد. بخش عمده‌ این استانداردها از طریق ستارگان هالیوود و افراد مشهور و دیگر مسابقات زیبایی منتقل شده است (در این برنامه گاه برای توصیف چهره فرد شرکت‌کننده از مابه‌ازای آن در میان هنرپیشگان یا مانکن‌های معروف استفاده می‌شود).

به علاوه دستاندرکاران این قبیل برنامهها میکوشند که در زیر نام زنان پیشرو، زنان را به شرکت در سابقه مد تشویق کنند؛ همان‌طور که در این برنامه نیز از زنانی معروف در عرصه مدلینگ به عنوان داور و مجری استفاده شده است. سرانجام ملاک‌های فوق زنان را به رقابت جنسی وامی‌دارند، به نحوی که هر یک از شرکت‌کنندگان می‌کوشند جذاب‌تر از بقیه عمل کنند و همان‌طور که از اشک‌ها و عکس‌العمل‌های زنان شرکت‌کننده مشخص است، حذف‌شدن در مسابقه نیز می‌تواند برای آنان دردناک باشد، زیرا با نمونه دلخواه و مورد نیاز تولیدات تجاری تفاوت دارند. از سوی دیگر، چه بسا مخاطبان خارج از این استاندارد، هرگز نیابند که ملاک‌های ارائه شده از همین استانداردهای قراردادی مد بیرون می‌آیند، بنابراین آن را از مسائل جنسی دانسته و حتی به مرور دچار خودکم‌بینی می‌شوند.

سریالهای مختلف پخش شده در شبکههایی نظیر فارسیوان، زمزمه، جم و… نیز همواره در برگیرنده بخشهایی مرتبط با مد و لباس بوده. به نحوی که در اینگونه برنامهها، القای تفکر مدگرایی غربی به روش غیرمستقیم و از طریق مشاهدات مخاطب از سبک زندگی و پوشش شخصیتهای سریال صورت میپذیرد. برای مثال در سریال عشق ممنوع که یک سریال ترکیه‌ای است یکی از وجوهی که بر آن مانور بسیاری داده شده است، لباس پوشیدن شخصیت‌های اصلی است. آنها در روز حداقل دوبار لباس خود را تعویض می‌کنند، به مد اهمیت بسیار می‌دهند و در هیچ‌یک از قسمت‌ها، پوششی برای بار دوم بر تن آنان دیده نمی‌شود؛ همچنین هر چند بار یک‌بار به خرید پوشاک رفته و یا لباس‌های خود را به مستخدمین می‌دهند. به علاوه، لباس‌هایی که برای بازیگران این سریال در نظر گرفته شده است، عموما از برندهای مطرح هستند و طراحی آن برای هر شخص براساس ویژگی‌های فردی و روحیات مخصوص به همان کاراکتر صورت گرفته است. همچنین پوشش کاراکترهای اصلی اغلب برند خاصی را به بیننده القا می‌کند؛ به عنوان مثال، فرم پوشاک و مدل لباس سمر و مهند شباهت به ایده‌های چهره‌های سرشناس مد آمریکا و غرب همچون رالف لارن، روبرتو کاوالی و والنتینو دارد. لباس‌های فیروزه علاوه بر این سه، نشانه‌هایی از امضای طراحی رالف روچی را به همراه دارد. نحوه لباس پوشیدن و مدل موی نهال نیز از ترکیبی از طراحی بلو مارین و لوئی میتون است. در رابطه با مستخدمین، این تنوع در پوشش بسیار کمتر است و گاها در برخی از پوشش‌ها، طرح‌هایی از نقوش سنتی ترکیه نیز دیده می‌شود.

صدای آمریکا (VOA)

به طور معمول برنامه‌های شباهنگ و خیابان زندگی و البته پیش تر برنامه زن امروز، در چهارچوب نظامی تعریف شده جهت تغییر سبک زندگی مردم ایران، همواره در حال برنامه‌سازی هستند، اما یکی از مهمترین مظاهر پوشش که حجاب است، بیش از بقیه موارد مورد هجمه شبکههای ماهوارهای و اجتماعی قرار گرفته است. رسانه دولتی آمریکا در چنین مواقعی با بهره‌گیری از دو برنامه دیگر خود یعنی روی خط و افق به هجوم همه جانبه رسانه‌ای که گاه و بیگاه در فضای مجازی شکل می‌گیرد کمک نموده و سعی می‌کند تا از دیگر فعالان به اصطلاح حقوق بشری خارج‌نشین و کمپین‌های اعتراضی نسبت به حجاب، حمایت لجستیک نماید. برای مثال، برنامه افق در یکی از برنامه‌های خود، بحث دربارۀ فرهنگ حجاب در ایران را با چهار کارشناس در پیش گرفت. دکتر فاطمه حقیقت‌جو، رئیس مرکز خشونت پرهیزی برای دموکراسی؛ مسیح علی‌نژاد، روزنامه‌نگار پارلمانی مجلس ششم و هفتم از لندن، سحر رضازاده نماینده کمپین اینترنتی «نه به حجاب اجباری» و محبوبه عباس قلی‌زاده، مدیر تلویزیون اینترنتی زنان و پژوهشگر دپارتمان حقوق بشر و زنان دانشگاه کنتی کت، مهمانان حاضر در برنامه بودند. آنچه از آرای کارشناسان برنامه افق استنباط میشود، تلاش برای القای این نظر است که روحانیت در اجباری کردن فرهنگ حجاب در جامعه ایرانی نقش چشمگیری داشتند و حق انتخاب نوع پوشش برای زنان همیشه در ایران پایمال شده است. درحقیقت، بهزعم کارشناسان و برنامهسازان افق، وجوه اعتقادی و ارزشی رعایت حجاب در اسلام چندان حائز اهمیت نیست و آنان تنها از منظر سیاسی و جبر استراتژیکی به این مساله توجه دارند.

برنامه روی خط نیز در یکی از برنامه‌های خود، موضوع گفت‌وگوی تلفنی با ایرانیان داخل و خارج از کشور را به کمپین «نه به حجاب اجباری» اختصاص داد.

در این برنامه دو صفحه فیس‌بوک که به مخالفت با پوشش اجباری در ایران می‌پرداخت، مورد بررسی قرار گرفت و با دو نفر از گردانندگان اصلی آن گفت‌وگو شد. موفقیت صفحه‌های فیس‌بوک برای مبارزه با قوانین اسلامی درباره رعایت حجاب در ایران و مثبت جلوه دادن فعالیت‌های افرادی همچون محسن کدیور، آیت‌الله معصومی، نوشابه امیری، مهرانگیز کار و مسیح‌ علی‌نژاد، از اهداف این برنامه بود که تلاش شد به مخاطب القا شود که در آینده نزدیک می‌توان شاهد پیشروی اعتراض نسبت به ارزش‌های اسلامی حاکم در جامعه ایرانی شد. مسئله کسب اختیار در انتخاب حجاب از جمله مواردی است که اکثر بینندگان تماس‌گیرنده با برنامه روی خط به آن اشاره می‌کنند. همچنین استناد به آیات قرآن و احادیث اسلامی و عمدتا روایت اهل تسنن مبنی بر اختیاری بودن حجاب در جامعه، نکته‌ای است که مخاطبان ارتباط‌گیرنده با برنامه بر آن تاکید می‌کنند.

برنامه خیابان زندگی نیز که هر جمعه با انتخاب موضوعات مرتبط با مسائل روزمره جامعه ایران به روی آنتن می‌رود، با اشاره به صفحه فیس‌بوک «نه به حجاب اجباری» اختیار حق زنان ایرانی در داشتن یا نداشتن پوشش شرعی را موضوع گفت‌وگوی خود قرار داد. این برنامه ضمن پخش قسمت‌هایی از فیلم «زندگی خصوصی» به ارائه گزارشی درباره پوشش اسلامی در ایران پرداخت. اشاره به نظرات نعیمه اشراقی و آرای برخی مقامات دولتی درباره پوشش شرعی در ایران از اهم موضوعات گزارش برنامه بود. همچنین در ادامه با بهزاد مهرانی، عضو گروه دانشجویان و دانش‌آموختگان لیبرال دانشگاه‌های ایران درباره فعالیت‌های کمپین «نه به حجاب اجباری» گفت‌وگو صورت گرفت.

در پایان میتوان گفت هر سه برنامه جوانب ارزشی و اعتقادی حجاب را نادیده میگیرند و آن را نوعی اجبار سیاسی معرفی میکنند که به عنوان یکی از سلاحهای دولت برای فشار بر جامعه اجرا میشود؛ به طوری که در هر سه برنامه با اشاره به عملکرد رضاخان در مورد کشف حجاب، رعایت پوشش اسلامی در جامعه امروز را نیز برخاسته از نگرش‌های سیاسی می‌دانند. از طرفی مسئله حجاب از موضوعات چالشی است که تاکنون به اتفاق آرا منجر نشده است. بر همین مبنا میتوان نتیجه گرفت که رسانههای بیگانه با انتخاب موضوعات چالشی، سعی در ایجاد تشویش و تنش در افکار عمومی دارند؛ درحالی‌که به زعم این رسانه‌ها اگر پایبندی به اصول دموکراسی باید توسط تمام دولت‌های جهان محقق شود، چرا در برخی کشورهای غربی به ظاهر دموکرات و آزادی‌خواه همچون فرانسه یا دانمارک، ورود بانوان محجبه به اماکن فرهنگی مانند دانشگاه‌ها یا اماکن عمومی با موانع قانونی مواجه است؛ به طوری که بارها شاهد برخوردهای غیرانسانی با زنان محجبه در چنین کشورهایی بوده‌ایم و از همین ایدئولوژی است که تاکنون انتشار و پخش چنین اخباری از شبکه‌های بیگانه همچون صدای آمریکا مغرضانه پنهان مانده و واقعیت‌های موجود در جوامع غربی از دیدگان مخاطبان این شبکه به دور نگه داشته می‌شود و تاکنون به طور دائم و همیشگی، داشتن پوشش اسلامی در جامعه ایران محور توجهات رسانه‌های بیگانه قرار گرفته است.

منبع: پنجره، شماره ۱۶۵


Viewing latest article 3
Browse Latest Browse All 10

Trending Articles