فارس گزارش میدهد
ترویج سبک زندگی در زیرزمینهای مدرن/ مانکنهایی که مادر میشوند
لبها و گونههای برجسته، بینیهای سربالا، پوست برنزه و موهای نسکافهای یا هر رنگی که مد روز باشد. فرقی نمیکند، تو باید در کنار اینها لاغری را هم داشته باشی و آنقدر خودت را زجر بدهی و تغییر کنی تا مانکن شوی!
Image may be NSFW.
Clik here to view.
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، یکی از مهمترین و راهبردیترین فرمایشات رهبر معظم انقلاب در سالهای اخیر، طرح بحث جدید و تأملبرانگیز شاخصههای «سبک زندگی اسلامی» و «سبک زندگی غربی» است که ایشان نسبت به آن تأکید فراوان داشتند و در همین راستا، یکی از مهمترین مطالبات خود را بحث زنان و خانواده عنوان کردند.
اگر در موتورهای جستوجو، سبک زندگی اسلامی را جستوجو کنیم، صدها سایت و هزاران مطلب، سخنرانی و .. یافت میشود که در هر کدام از آنها به نوعی به دغدغههای مطرحشده مقام معظم رهبری در خصوص سبک زندگی پاسخ داده و لبیک گفتهاند، اما همچنان این مطالبه مهم رهبر فرزانه کشور در سطح گسترده و عمومی محقق نشده است. شرط نخست در عملیشدن این رهنمودها، فرهنگسازی صحیح در جامعه است که متاسفانه تا رسیدن به این نقطه فاصله بسیار است.
* بلای خانمانسوز تجملات و چشم و همچشمی
در سبک زندگی اسلامی، تجملات و اهمیت دادن به آن -که در اقشار مختلف جامعه اعم از مذهبی و غیرمذهبی رسوخ کرده است- جایی ندارد و متاسفانه همین مسئله بلای خانمانسوز خانوادههای ایرانی شده است.
وام میگیرند تا مبلمان خانهشان را عوض کنند و شبانهروز جان میکنند که خانهشان را چند منطقه شهری بالاتر ببرند و از قید «پایین شهری» بودن خلاص شوند!
دغدغه خانمها و دختر خانمها نیز متأسفانه داشتههای دیگران شده است و اینکه چرا آنها دارند و او ندارد؛ از وسایل خانه، محل زندگی و ماشین که بگذریم، بلای مدگرایی، اندام مناسب، زیبایی چهره و … به جان دختران ما افتاده است. دخترانی که قرار است مادران آینده این سرزمین باشند. ظواهری که زنان و دختران -به اذعان خودشان- از آن به عنوان حربهای برای پایبند کردن مردان به زندگی یا یافتن زوج آینده خود یاد میکنند!
البته در اینجا به طور کامل نمیتوان به این قضیه پرداخت که چه عواملی باعث رسوخ این نوع نگاه مردان به زنان ایرانی شد. فقط میتوان گفت وجود شبکههای ماهوارهای فارسیزبان و سریالهای بیمحتوا و قبحشکن کشورهایی مانند ترکیه و کلمبیا از یک سو و ظهور انواع خوانندههای زن در سبکهای پاپ، راک، هیپهاپ، رپ و … از سوی دیگر، زنان را به این فکر واداشت که میتوانند زیباتر باشند و مردان را بیشتر به سمت خود جلب کنند.
از این مسایل که بگذریم و اینکه شهرت بصری بازیگران هالیوودی و خوانندگان اروپایی و آمریکایی چه کردند، باید به این برسیم که ما چه جایگزین کردیم؟
* رشد قارچگونه شبکههای زیرزمینی تربیت مانکن!
جایگزین ما در سبک زندگی چیزی نبود جز رشد قارچگونه شبکههای زیرزمینی تربیت مانکن!
اگر سری به پاساژهای مشهور تهران یا دیگر کلانشهرها بزنیم، قبل از پرو لباس توسط مشتری، آلبومی از مانکنهای ایرانی به او نشان میدهند؛ دخترانی که اغلب آرزوی مدلشدن را در سر میپروراندند و خود را در بزرگترین سالنهای مد فرانسه تصور میکردند!
البته در آتلیههای بدون مجوز و زیرزمینهای مد ایرانی خبری از برند و تشریفات نیست؛ همه کارها غیرقانونی است، آن هم بدون هیچ دستمزدی، تازه باید برای ورود به این شبکه و افتخار پوشیدن لباس و عکس گرفتن پول عضویت هم پرداخت کرد!
در این شبکههای زیرزمینی همه چیز مخفی است، بعد از عکس گرفتن با انواع لباسهای شب و غیره … برای ادامه کار باید زیباتر و لاغرتر بود و سکوت کرد وگرنه دیگر جایی برای عرضه اندام غیرقانونی نیست!
تأسفبرانگیز اینکه اکثر والدین این مانکنهای زیرزمینی از فعالیت دخترشان در این زمینه اطلاع دارند و فقط زمانی لب میگزند و آه از نهاد بر میآورند که خدایی نکرده تجاوز به عنفی صورت گیرد.
* مانکنهایی که مادر میشوند
با مراجعه به فیسبوک یا سرچ در گوگل، انواع مختلف خانههای مد و دختران ایرانی را در مدلهای بزککرده و روتوششده میتوان مشاهده کرد، دخترانی برنزه و لاغر اندام که قرار است روزی مادران این سرزمین باشند.
قرار است این مادران آینده به فرزندان خود چه بیاموزند؟ مادران فردای ایران چه آموختهاند که خواسته باشند در آینده آن را آموزش دهند؟ آیا میخواهند تبلیغ انواع عملهای جراحی زیبایی را برای فرزندان خود داشته باشند؟ یا از عمر از دست رفتهای بگویند که صرف آرایش کردن و عرضه اندام برای مردان شد؟! متأسفانه خلاءها بسیاری در این حوزه مغفول مانده و پرسشهای مختلفی بیپاسخ مانده که باعث شده است روزبهروز به سیل جمعیت عرضه اندام کنندهها اضافه شود، حال چه این عرض اندام در خیابان باشد، چه در زیرزمین یک آتلیه غیرمجاز.
* رهبر انقلاب: در حوزه زنان و خانواده در کشور کم کار شده است
در حال حاضر اکثر نهادها و سازمانهای مربوط به زنان اعم از حوزههای علمیه خواهران، شورای فرهنگی اجتماعی زنان، مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری و … که باید نسبت به هشدار رهبر معظم انقلاب و حقوق بانوان مسلمان، پویا و فعال باشند، یا منفعل هستند یا برنامههای غیرکاربردی دارند و یا فقط بانوان محجبه و عفیف را در نظر میگیرند و تلاشی در راستای جذب دیگر اقشار ندارند.
این واقعیتی است که رهبر معظم انقلاب در سومین نشست اندیشههای راهبردی با موضوع زن و خانواده در چهاردهم دی ماه سال ۱۳۹۰ به آن اشاره کردند و فرمودند: در حوزه زنان و خانواده در کشور کم کار شده است.
ایشان فرمودند: باید بدانیم در حوزه نظریهپردازى، کجا جلوئیم، کجا عقبیم. یک جاهائى واقعاً ما جلو هستیم، در یک مواردى هم واقعاً عقبیم. در همین زمینه مسئله زن، این همه منابع و تعالیم اسلامى در دسترس ماست: آیات کریمه قرآن؛ چه آیاتى که مستقیماً به این مسئله ارتباط پیدا میکند، و چه آیاتى که با کلیت خود، با عموم و اطلاق خود شامل این مورد میشود، در اختیار ماست؛ اینها را باید تئوریزه کنیم؛ به شکل نظریهها و مجموعههاى قابل تشعب، قابل استفاده و قابل استنتاج دربیاوریم و در اختیار همه بگذاریم.
* شما قضاوت کنید
به نظر شما خواننده گرامی کدام مسئله در حوزه زنان به شکلی که رهبر معظم انقلاب گفتهاند، درآمده است؟ اگر هر کدام از مطالبات رهبری در حوزه زنان به عنوان یک الگوی امروزی و جوانپسند در میآمد ما رکورددار جراحیهای زیبایی در دنیا نبودیم.
تأسفبرانگیز اینکه به گفته انجمن تحقیقات راینولوژی ایران، براساس تحقیق مشترکی که با همکاری دانشگاه جان هاپکینز آمریکا انجام گرفته، میزان جراحیهای زیبایی بینی در ایران هفت برابر آمریکاست!
سایت فارس نیوز
۴/۷/۹۲
فارس گزارش میدهد
تأملی در وضعیت فعلی حجاب در ایران/ بدحجابی مبارزه میخواهد یا فرهنگسازی
هر روز مشاهده میکنیم که برخی از دختران ایرانی با الگوبرداری از مانکنهای غربی و مدلهای کمپانی «ویکتوریا سکرت» پر رنگ و لعابتر از همیشه در کوچه، خیابان، دانشگاه و محل کار ظاهر میشوند.
Image may be NSFW.
Clik here to view.
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، باز هم یک دولت جدید و بحث داغ حجاب، بدحجابی یا کلاً بیحجابی؛ اینکه ما چرا به اینجا رسیدیم و چرا در یک جامعه اسلامی بسیاری از بانوانی که حجاب را رعایت میکنند و چادری هستند در اقلیت قرار دارند و اگر در بعضی از محافل از آنها پرسیده میشودکهآیاهمیشهچادرسرمیکنید؟میگویند: نه!
اینکه در خیلی از ادارات و سازمانها مشاهده میکنیم که بانوان در ابتدای ورود برای جلب نظر مافوق خود چادر سر میکنند و بعد از چند ماهی که مطمئن شدند پایشان در آن سازمان یا ارگان محکم شده است، چادر از سر بر میدارند و زبان گلایه میگشایند که تابستان است و گرما و رنگ سیاه چادر کلافهمان میکند! یا زمستان است و نمیتوانیم در این باد و باران چادرمان را جمع کنیم؛ یا آرتروز گردن گرفتم از وزن این چادری که هر روز باید سرم کنم،یا …
گفتار حاضر نمیخواهد بگوید چرا چادر یا حتماً چادر، بلکه میخواهدبهایننقطهبرسدکهچرامادریکجامعهاسلامیوشیعیبهایننقطه رسیدهایم؟!
ما هر روز مشاهده میکنیم که برخی دختران ایرانی پر رنگ و لعابتر از همیشه در کوچه، خیابان، دانشگاه و یا محل کار ظاهر میشوند و هر روز هم بیشتر جامعه و مردم میپذیرند که جامعه تغییر کرده است!
البته در این میان جدا از دختران رنگارنگ مانتویی، چادریهای مدرن هم زیاد شدند. چادریهای مدرن که تعدادشان هم زیاد است.
قصد این گفتار نفی یا حمایت هیچکدام از این پوششها نیست. این مطلب یک چالش است با خودمان که الان در جمهوری اسلامی کدام گروه در اقلیتاند؟
چادریها هم دو دسته شدهاند: گروهی که از پوششان راضیاند و آنها که این پوشش برایشان یک اجبار است، چون در خانوادهای مذهبی متولد شدهاند و چادر برایشان حکم آیه قرآن را دارد.
حال بدحجابها یا بیحجابها هم که بماند، آنها از این شاکی هستند که چرا پوشش در ایران امری اختیاری نمیشود. آنکه میخواهد پوشش اسلامی داشته باشد و آنکه میخواهد نداشته باشد مثل جوامعی مانند ترکیه، سوریه، لبنان و …
البته تقصیر هیچ کس نیست جز آنها که همه چیز را در قوانین خلاصه میکنند. ما عقب افتادیم از آنچه که باید به زنان و مردانمان و دختران و پسرانمان تاکنون باید میگفتیم و نگفتیم.
در آن سر دنیا «امیلی فرانسوا» بازیگر فیلمهای هالیوودی مسلمان میشود و از طعم شیرین داشتن حجاب میگوید با آن همه سختی و در خانوادهای مسیحی، یا در همین ایران خودمان «سمیه حیدری» جودو کار وزن ۵۷ کیلو در بازیهای آسیایی داخل سالن کره جنوبی روی تشک میرود، مدال میگیرد و «چادر» را برای روی سکو رفتن شرط میکند..
از این دست زنان و دختران بسیار داریم که الگو هستند اما معرفی نمیشوند زیرا کسی تلاش نمیکند که فرهنگسازی کند، حال ما به شکلهای مختلف مقاله بنویسیم و سمینار بگذاریم، اما چه سود؟
زنان و بسیاری از دختران ما که هدف این گفتار هستند به دنبال فلسفه داشتن حجاب میگردند. همه چیز به شدت در حال رشد و تغییر است، الگوهای زنان و دختران ما مارکها و برندهای آمریکایی و اروپایی شده است و آنها به دنبال اندام لاغر مدلهای کمپانی «ویکتوریا سکرت» هستند و هر روز با هر ترفندی که شده با صرف هزینههای بسیار سلامت خود را به خطر میاندازند.
الگوهای فراموش شده ما بسیار هستند که یا معرفی نشدهاند یا آنقدر بد معرفی شدهاند که زنان و دختران ما از آنها به عنوان الگو یاد نمیکنند. با گذشت سالهای بسیار از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی هنوز «مصلحت حکیمانه» حجاب معرفی نشده و به بحث فلسفه حجاب آنچنان که باید و شاید پرداخته نشده است.
سخنان بزرگان و اندیشمندانی همچون شهید مرتضی مطهری که در کتاب «حجاب» بهزیباییمینویسد: فلسفه پوشش اسلامی به نظر ما چند چیز است. بعضی از آنها جنبهی روانی دارد و بعضی جنبهی خانوادگی، بعضی جنبهی اجتماعی و بعضی مربوط است به بالا بردن احترام زن و جلوگیری از ابتذال او.
آرامش روانی، استحکام پیوند خانوادگی، استواری اجتماع، ارزش و احترام زن، حجاب و اصل آزادی مواردی هستند که استاد در این کتاب به آنها اشاره میکند و برای هر کدام دلایلی متقن دارد.
۱- آرامش روانی: نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرتهای بیبند و بار هیجانها و التهابهای جنسی را فزونی میبخشد.
۲- استحکام پیوند خانوادگی: اختصاص یافتن استمتاعات و التذاذهای جنسی به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج مشروع، پیوند زن و شوهری را محکم میکند و موجب اتصال بیشتر زوجین به یکدیگر میشود.
۳- استواری اجتماع: کشاندن تمتعات جنسی از محیط خانه به اجتماع، نیروی کار و فعالیت اجتماع را ضعیف میکند برعکس آن چیزی که مخالفین حجاب، خرده گرفتهاند و میگویند: «حجاب باعث فلج کردن نیروی نیمی از افراد جامعه است».
اسلام نه میگوید که زن حق بیرون رفتن از خانه را ندارد و نه میگوید حق تحصیل علم و دانش را ندارد بلکه علم و دانش را فرضیهی مشترک بین زن و مرد دانسته است. اسلام هرگز نمیخواهد زن بیکار و بیعار بنشیند و وجودی عاطل و باطل بار آید. پوشانیدن بدن به استثنای صورت و دستان تا مچ، مانع هیچ گونه فعالیت فرهنگی یا اجتماعی یا اقتصادی نیست. آنچه موجب فلج کردن نیروی اجتماع است آلوده کردن محیط کار به لذتجوییهای شهوانی است.
و راستی اگر زن ایرانی به بهانه «آزادی» «مقتضیات زمان» و … هر روز و هر ساعت از هر قلم آرایشی استفاده نکند، دیگر مصرف کننده خوبی برای استعمار نخواهد بود و آن وقت است که دیگر وظیفه خودش در به انحطاط کشیدن اخلاق جوانان و ضعف اراده آنان و ایجاد رکود در فعالیتهای اجتماعی را انجام نخواهد داد.
۴- ارزش و احترام زن: مرد به طور قطع از نظر جسمانی بر زن برتری دارد. زن در این جبهه در برابر مرد قدرت مقاومت ندارد، ولی زن از طریق عاطفی و قلبی همیشه برتری خود را بر مرد ثابت کرده است. حریم نگه داشتن زن و مرد یکی از وسائل مرموزی بوده است که زن برای حفظ مقام و موقعیت خود در برابر مرد از آن استفاده کرده است. اسلام زن را تشویق کرده است که هر اندازه متینتر و باوقارتر و عفیفتر حرکت کند و خود را در معرض نمایش برای مرد نگذارد بر احترامش افزوده میشود.
۵- حجاب و اصل آزادی: در اسلام محبوس ساختن زن و اسیر کردن زن وجود ندارد. پوشیده بودن زن – در همان حدودی که اسلام تعیین کرده است – موجب کرامت و احترام بیشتر اوست زیرا او را از تعرض افراد جلف و فاقد اخلاق معنوی نگاه میدارد.
همه موارد فوق را استاد مطهری با کلامی شیوا بیان کردهاند اما تاکنون هیچ استفاده و بهره عملی برای الگوسازی و پیادهسازی این نوشتارها انجام نگرفته یا اگر انجام شده برای تعدادی بانوی حوزوی بوده است که خود اشراف کامل به بحث حجاب داشته و کاملا رعایت میکنند و خود علامهای در این حوزه هستند.
حال دختران نوجوان و جوان ما که هر روز از بسیاری از آموزههای اسلامی و الهی دور میشوند چه باید بکنند؟ دخترانی که مقصر نیستند زیرا تربیتشده مادران و پدرانی هستند که اصلاً حجاب را قبول ندارند یا خوب تربیت کردن را در آزادی بی حد و مرز فرزند خود میدانند.
جامعه، مسئولان و دستاندرکاران بحث فرهنگسازی هم در کشور چندسالی است توپ کمکاری خود را به یکدیگر پاس میدهند و نتیجهاش این است که دختران وپسران ماهمچنان با الگوهای آمریکایی واروپایی رشد میکنند.