آیا کمبود بودجه در صداوسیما مصرف گرایی را توجیه می کند؟
آیا به راستی آگهی های تلویزیونی در پی آرامش در زندگی مردم هستند؟
سپیده آماده
ماجرای آگهیهای تبلیغاتی به امروز و دیروز و امسال و سال گذشته باز نمیگردد. با ایجاد و گسترش جوامع سرمایهداری، آگهیهای بازرگانی ابتدا در قالب نوشتاری و به مرور زمان از طریق رسانههایی مانند تلویزیون و اینترنت منتشر شدند اما هدف تبلیغات که از همان ابتدا در نشریات محلی منتشر میشدند تا زمانی که گستره تلویزیونی و ماهواره دنیای مجازی را از آن خود کردند، همواره یک چیز بود؛ افزایش مصرف کالاهای جوامع سرمایهداری.
وقتی مصرف افراطی ارزش میشود
یخچال سایدبایساید، سینمای خانگی، سیستمهای گرمایشی و سرمایشی هوشمند و دهها عنوان دیگر، از کالاهایی هستند که هر روزه آگهیهایشان از شبکههای تلویزیونی پخش میشود. مخاطب هم پس از تماشای این تبلیغات به فکر فرو میرود و یخچال خانه خودش را با نمونه جدید یخچال ساید بای ساید که هر روز بارها در تلویزیون میبیند مقایسه میکند، در نتیجه این قیاس به این نتیجه میرسد که یخچال خانه خودش که شاید تا به حال هیچ کمبودی هم در آن احساس نمیکرده، امروز دیگر کاربردی ندارد، این میشود که تمام تلاشش را به کار میگیرد تا مدل جدید را به هر قیمت که شده تهیه کند.
تصاویر رؤیاگونه از کالاها
از دیگر مشخصههای آگهیهای بازرگانی، ارائه تصور رویاگون از کالاهای مصرفی است. تبلیغات تلویزیونی به دنبال القای این حس هستند که استفاده از کالای مورد نظر درجه بالایی از زیبایی و آرامش به ارمغان میآورد و در نبود کالای موردنظر زندگی ایدهآل همواره چیزی کم دارد! در تبلیغات همیشه استفادهکنندگان از کالا افرادی شاد، راضی، خوشبخت و مرفه نشان داده میشوند تا مخاطبان احساس کنند با نداشتن کالای مورد نظر از رفاه و آسایش به دور خواهند ماند. همه این مسائل در کنار هم باعث میشود فرد هر روز بیش از روز گذشته به سمت خرید کالای مورد نظر ترغیب شود اما پس از خرید آن جز در روزهای ابتدایی، دیگر حس شادی و رضایت نخواهد داشت، چون توجهش به خرید کالای دیگری جلب شده است و بار دیگر باید انرژی و درآمدش را صرف خرید آن کالای تازه به بازار رسیده بکند و این سیکل هیچ وقت تمام نمیشود. انسانها هم بدون اینکه خود بدانند، عروسک دست جوامع تولیدکننده کالاها میشوند و عمر خود را تنها برای مصرفی افراطی صرف میکنند.
نیازی که هیچگاه برآورده نمیشود
نیازی که از سوی آگهیهای تلویزیونی برای افزایش مصرف به صورت روزانه به مردم القا میشود هیچگاه تمامشدنی نیست و افرادی که خود را درگیر این پروسه میکنند همواره به دنبال خرید کالای جدیدتری هستند، به همین دلیل هیچگاه به رضایتی که باید نخواهند رسید. در این میان تنها انرژی و پسانداز خود را صرف خرید کالاهایی کردهاند که هیچ کارکردی جز فخرفروشی مقطعی برایشان نداشته است
برنده فقط نظام سرمایهداری است
در پروسه تمامنشدنی تبلیغات اما این تنها جامعه سرمایهداری و شرکتهای تولیدکننده هستند که هر روز بر سرمایهشان افزونتر میشود و هزینه بیشتری را صرف تبلیغات خود میکنند و این سیکل ادامه پیدا خواهد کرد تا زمانی که سرمایهداری باقی باشد.
منبع: سایت جوان